علاقه به خودنویس در واقع در قرن نوزدهم شروع نشد، اما منشأ باستانی دارد.
برای ذکر چند مثال، می دانیم که یونانیان باستان دست نوشته های روشنفکرانی مانند ارسطو را دارای ارزش زیادی می دانستند که پس از مرگ او متن های خود را به وارث خود تئوفراستوس واگذار کرد و او آنها را قبل از انتقال به نلئو، شاگردی، با دقت نگاه داشت.
خودکار کیان عمده یکی از لوازم التحریر محبوب به شمار می رفت.
از فیلسوف نمونه هایی از علاقه به دستنوشته های خطی حتی در میان رومیان باستان وجود دارد.
شخصیت های برجسته ای مانند امپراتور هادریان و فیلسوف و سخنور سیسرو مجموعه ای از آنها را داشتند.
در زمانهای بعد، هم در قرون وسطی و هم در قرنهای بعد، توجه به خودکار باقی ماند: دستنویس تنها وسیلهای بود که میتوان فرهنگ را از طریق آن به آیندگان منتقل کرد و ارزش آن برای همه روشن بود.
در قرن شانزدهم، قالب آلبوم amicorum به ویژه در میان اشراف کوچک اروپایی – به ویژه آلمانی ها – شروع به گسترش کرد، نوعی کتاب که در آن مردم امضاهای دوستان و آشنایان را جمع آوری می کردند.
هدف این بود که غرفهداری داشته باشیم که شبکه آشنایانش را تأیید کند، زیرا امضاها عمدتاً از افراد سرشناس، هنرمندان و دیگر اشراف درخواست شده بود.
یک مثال معروف، ژاکوب هیبلوک، شاعر هلندی است که توانست نقاشی رامبراند را در آلبوم amicorum خود انجام دهد.
در قرن هجدهم، جمعآوری دستنوشتهها و امضاهای افراد مشهوری که در آن زمان یا حتی در گذشته میزیستند برای بسیاری به نوعی سرگرمی تبدیل شد که هدفی دوگانه داشت.
حفظ ارزش اسنادی نسخه خطی و در عین حال موقعیت اجتماعی خود را بالا ببرد از قرن نوزدهم، بازار واقعی برای دستنوشتهها و بهویژه امضاهای خودکار شروع به ظهور کرد، اما تنها در اواخر قرن بود که مردم شروع به صحبت درباره این پدیده از نظر «آسیبشناسی» و تعصب کردند.